تقلید از نیاکان و انبیاء (قرآن)در این مقاله به بررسی آیاتی که درباره مخالفت مشرکین با انبیا و عدم تسلیم در مقابل حق میپردازیم. ۱ - علت مخالفت با دعوت انبیاتقلید کورکورانه اقوام گذشته از نیاکان خود، علّت مخالفت با دعوت انبیا: واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان ءاباؤهم لا یعلمون شیــا ولا یهتدون. «و هنگامی که به آنها گفته شود، به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیائید میگویند آنچه را از پدران خود یافتهایم ما را بس است!، آیا نه چنین است که پدران آنها چیزی نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟!». ۲ - استکبار فرعونثم بعثنا من بعدهم موسی وهـرون الی فرعون وملاه بـایـتنا فاستکبروا وکانوا قومـا مجرمین• قالوا اجئتنا لتلفتنا عما وجدنا علیه ءاباءنا وتکون لکما الکبریاء فی الارض وما نحن لکما بمؤمنین. «بعد از آنها موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم، اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند چرا که) آنها گروهی مجرم بودند. گفتند آیا آمدهای که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف سازی، و بزرگی (و ریاست) در روی زمین از آن شما باشد؟ ما به شما ایمان نمیآوریم!». ۳ - تشکیک در خداوند یکتاالم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بما ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب• قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین. «آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم! رسولان آنها گفتند آیا در خدا، شک است؟! خدائی که آسمانها و زمین را آفریده؟! او که شما را دعوت میکند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم) شما انسانهائی همانند ما هستید و میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند باز دارید، شما دلیل روشنی برای ما بیاورید!». ۴ - منطق منکرینواذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا رجل یرید ان یصدکم عما کان یعبد ءاباؤکم وقالوا ما هـذا الا افک مفتری وقال الذین کفروا للحق لما جاءهم ان هـذا الا سحر مبین• وما ءاتینـهم من کتب یدرسونها وما ارسلنا الیهم قبلک من نذیر• وکذب الذین من قبلهم وما بلغوا معشار ما ءاتینـهم فکذبوا رسلی فکیف کان نکیر. «ما (قبلا) چیزی از کتب آسمانی را به آنها ندادهایم که آن را بخوانند (و به اتکای آن سخنان تو را تکذیب کنند) و قبل از تو هیچ پیامبری (نیز) برای آنها نفرست. کسانی که پیش از آنها بودند (نیز آیات الهی را) تکذیب کردند در حالی که اینها به یکدهم (از قدرت و نیروی آنان) نمیرسند، (آری) آنها رسولان مرا تکذیب کردند و ببین مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود؟! هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنها خوانده شود میگویند او فقط مردی است که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان پرستش میکردند باز دارد، و میگویند: این جز دروغ بزرگی که (به خدا) بسته شده چیز دیگری نیست، و کافران هنگامی که حق به سراغشان آمد گفتند: این فقط یک سحر آشکار است!». ۵ - تعجب مشرکینعجبوا ان جاءهم منذر منهم وقال الکـفرون هـذا سـحر کذاب• وانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد• ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة ان هـذا الا اختلـق. «آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کنندهای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیدهایم، این فقط یک دروغ است!». ۶ - مقلدین متعصببل قالوا انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مهتدون• وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مقتدون. «بلکه آنها میگویند ما نیاکان خود را بر مذهبی یافتیم و ما نیز به آثار آنها هدایت شدهایم. همینگونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و به آثار آنها اقتدا میکنیم». ۷ - پانویس۸ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۹، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و انبیاء». |